دانلود 25 آهنگ شنیدنی از مهران آتش 2024

گمونم حال این چشمارو

باید از این شب گریه های تر بپرسی

تو میری بی نهایت دور میشی

گمونم حالمو کمتر بپرسی

یه دیوونم کمه واسه دیدن

تو دارم هر شب به جنگ ماه میرم

تمومه این خیابونا که

سهله زمونو آسمونو راه میرم

یه دریا موجو طوفان بودم اما تو میری

عشقمونم از دست میره

تو چشمای تو دریا صاف میشه

یه نسلی واسه نون شب

دلش رو داره میفروشه

یه نسلی داره هستیشو

به فقر کهنه میبازه

جنوب شهر این روزا

خدارو گریه میندازه

نه روزی نو نه نوروزی

تموم سال مرداده

یه عمره که بهار اینجا

من عاشقت شدم که هستی صاف و ساده

تا ته قصه پیشتم تا ته جاده

می خوام بدونی که تو اوج این صدامی

تو تک ستاره ی همه ی روز و شبامی

باید بدونی که دلم واست میمیره

هر جا بری سراغ قلبتو میگیره

برای داشتنت دلم واست میخونه

تا آخر عمر پای این دلت میمونه

با تو بارونی نمیشه دیگه حالم

من این حاله خوشم رو از تو دارم

به تو مدیونم برای خوبیاتو

چند وقته که با خودت خوبی و

همین حال خوبت تماشاییه

یه وقتایی از دلخوشی کنده شو

ببینی که دنیا عجب جاییه

قدم میزنی زیر بارون ولی

نمیذاره چترت دیگه خیس شی

ندیده کسی چشم تو تر بشه

زندگی یعنی من و چشمات و

جاده ی شمالی و هوای ابریش

زندگی یعنی یه شب سرد و

یه جمع دو نفره کنار آتیش

زندگی یعنی یه خباون و

چترایی که بسته میشه زیر بارون

زندگی یعنی بیخیال شهر

دست توو دست قدم زدن توو قلب تهرون

نم نم بارون یه خیابون خیس

بیا کنار من زیر بارون بایست

مثِ دیوونه ها زیر چتری که نیست

نم نم بارون یه خیابون خیس

من به تو مومنم هر چی بهم

بگی من باورم میشه

اصلا بگو مرگه تعریف زندگی

من باورم میشه

من به تو مومنم آغوش گرمتو تنها بهشتمه

اصلا منو بکش قبول میکنم این سرنوشتمه

من عاشقت شدم دیوونه‌ی چشات

از حال این دلم چیزی نگم برات

تموم شهر پر از تصویر درده

نمیفهمم چرا بی اعتنایی

یه بچه تو خیابون خواب اما

ما تو کعبه به دنبال خداییم

تو پیدایی همینجایی همینجایی

تو هر جا که یکی بغض تو گلوش

تو چشم خسته ی اون بچه ای که

سره چهار راه داره گل میفروشه

هر جا پرنده ای بال شکسته

هر جایی که یه عاشق گریه کرده

یه حرفایی پر از عشقه

یه عشقایی فقط حرفه

یه چیزایی رو میدونی بگی

واست نمی صرفه

همین که با منی اما نمی خوای

مثه من باشی

دیگه روشن شده واسم تو

دوست داری که تنهاشی

تو آرومی نمیفهمی که

این تنهایی بدجور منو داغون کرده

با من قدم بزن

حالا که با منی

حالا که بغضی ام

حالا که سهممی

با من قدم بزن

میلرزه دست و پام

بی تو کجا برم

بی تو کجا بیام

یه لحظه هوامو بغل کن ببین

چه آغوشی سمت تو باز میکنم

به این دیدن از دورت هم قانع ام

منی که همش اعتراض میکنم

یه امشب فقط تو خیالت

جهان دوتامونو بی مرز کن

خیال کن که دستات تو دست منه

نمیگم حقیقی فقط فرض کن

تو رفتی اما من واسم مهم نیست

شاید درگیر احساس غرورم

ته قصه همیشه خوب میشه

ولی من از تمام قصه دورم

تو رفتی اما من ساکت نشستم

اصا انگار نه انگار اتفاقی داره

رخ میده تو زندگیه من

که از من نمیذاره چیزی باقی

تو آینه یکی هست که بعد تو با

سکوتای من زندگی میکنه

پر از التماسه نگاهش هنوز

هنوزم داره بچگی میکنه

تو آینه یکی هست که حالش بده

بریده بریده نفس میکشه

یه دریاچه رو گونه هاشه ولی

داره روی عکس تو دست میکشه

کنارت از بیابونم که رد شم

شبیه جاده ی چالوس میشه

از آینده بگو از عاشقیمون که

این دیوونه هی دیوونه تر شه

از این لحظه فقط باید بخندم

مگه با تو چشام میتونه تر شه

به این دیوونه چشماتو نبندی

یه کاری کن دلم روشن بمونه

تو به این خاطره انگیزه میدی

که توو ذهن شمال و من بمونه

ببین دریای احساسم کنارت

داره کم کم یه اقیانوس میشه

همه زندگیمه برقی که تو نگاته

هیچی شبیه تو نیست

کجا پیت بگردم تمام

آرزومی بی یه کوه دردم

هیچی شبیه تو نیست دلم هواتو کرده

نیستی ببنی دنیام چه ساکتو چه سرده

هیچی شبیه تو نیست دلم هواتو کرده

هیچی شبیه تو نیست دلم هواتو کرده

نیستی ببنی دنیام چه ساکتو چه سرده

رسیدم به جایی که بی تو شبا

دارم با خیاله تو حرف میزنم

جنون یعنی رفتی و من بعد تو

هنوزم همونجوری دیوونتم

تورو تو شبا آرزو کردمت

عجب آرزویی برات داشتم

جنون یعنی رفتی و من بعد تو

هنوز آرزومو نگه داشتم

بند پوتینتو میبست دستای یه مادر پیر

وقتی که سکوت شهرم

پر شد از صدای آژیر

وسط همهمه و مرگ وسط هجوم وحشت

یه خداحافظ نوشتی

روی یک کاغذ بی خط

راهشو کج میکرد گلوله اگه میتونست ببینه

اگه میدونست قراره روی قلب تو بشینه

بی تو از دنیا بریدم خوشی ندیدم

چی مونده بی تو ازم

من بی تو عشقم میمیرم

بی تو هر لحظه می بارم یه بی قرارم

آروم نداره دلم

بی تو از دنیا بریدم خوشی ندیدم

چی مونده بی تو ازم

به خوابم بیا پشت تنهاییام

هنوزم کسی نیست هنوزم غمه

منو مبتلا کن به گریه به بارون

که این بی تو بودن هنوزم کمه

به خوابم بیا زندگیمو بگیر

تو باشی به این برزخ هم رازی ام

به اینکه ندونم دلت با کیه

به اینکه ندونم کجامو کیم

صدات کردم از پشت تنهاییام

صدامو شنیدی ولی دیر بود

یه شب اومدی بی هوا صبح شد

تو از را رسیدی ولی دیر بود

همه چی داره همونی می شه

که با تو همیشه دوست دارم

توی مسیر عشقت از

هیچ چیزی کم نمیذارم

دوتا چشمای مشکیت بازم دیوونم کرده

دنای من بی تو ساکت و سرده

من که با همه احساس

دنیامو با تو می سازم

نمیدونی چه ساده قلبمو پیشت می بازم

با من یکی باشو عشقم رو بشناس