دانلود گلچین آهنگ های زیبا قاسم افشار

عکس بهار تو خونه قد کشیده

ابر کبود با سکه های بارون

داره به دست کوچه عیدی میده

بهار خانوم خسته ی راه نباشی

یه مدت از این ماجرا دور شو یه مدت تو

هم سرد و مغرور شو

تو هم سهم دنیای بی عشق باش به فکر یه

فردای بی عشق باش

ندیدی غرورم زمین گیر شد پسر بچه ی

عاشقت پیر شد

تنها شدم نمیدونی چه روزایی رد شد ازم

دلم میخواست کنارم بودی

تا غصه هامو بگم

حقم نبود تو برزخی که

تو ساختی من گُم بشم

این حادثه هردومونو به مرز بیرونی کشوند

مولا حسین جان ، مولا حسین جان

آقای من دنیای من مولا حسین جان

آقای من دنیای من مولا حسین جان

پرچممو دست می گیرم

دور سرم تکون میدم

باید بری گلم پایان قصه ته

بخشیدنم فقط از روی عادته

باید بری گلم این حرف آخره

حواس منه بی حواسو کجا پرت کردی که

هر چی میگردم پیدا نمیشه

عزیزم تو قلبم نشستی و هیچکی به جز تو

به زورم دیگه جا نمیشه

حواس منه بی حواسو کجا پرت کردی که

هر چی میگردم پیدا نمیشه

پیدا نمیشه

یک دنیا عشق از قلبت میجوشه توی

چشمات یک دنیا مهربونی

نذاشتی حس کنم دردامو هیچ وقت با اون

لبخند گرم آسمونی

یه لحظه چشم از من بر نداشتی غبار غم

رو از روحم زدودی

گاهی به یادم باش گاهی که غمگینم گاهی

که دنیارو بد رنگ میبینم

گاهی که آوازم دلگیر و افسردن گاهی که

رویاهام بد رنگ و پژمردن

لبخندو رو چهرم تصویر کن نقاش دنیامو

رنگی کن گاهی به یادم باش

یه چیزی بگو

چهره آشنا

یه چیزی بگو

تا دلم باز شه

قفس بشکنه

آسمون تو بیاد

پرم قسمت روز پرواز شه

پاییز مثل مرگ وقتی که دستای من از

دستای تو دوره

بارون پشت پنجره داره این خاطرات سرد

و میشوره

جونی نمونده توی دستامون برگا هنوز از

شاخه میریزن

حتی دی و خرداد و فروردین بی تو مثل

روزای پاییزن

چقدر سوخت دلم با دیدن عکسات

بگو کی شد به جای من همه دنیات

واسم هضم شکستم پیش تو سخت بود

چقدر سوخت دلم با گفتن حرفات

از اینکه رد شدی از من

ولی دستات تو دستاشه

نگاه کن برای من هم اول و هم اخری

به هر دری که میزنم تویی

که پشت اون دری

به من نگاه کن بزار از عشق شعله ور بشم

بهم اهمیت بده که با تو معتبر بشم

بیا که میشه پیش تو دوبار زندگی کنم

باید یه روز یه جا بازم ببینمت

باید بهت بگم که دوست دارمت

باید بهت بگم که دوست دارمت..

سعی کرد عشق تو یادم بره یه وقت

شب عشق و تپشه بیا دستامو بگیر خنده

شعله میکشه بیا دستامو بگیر

اگه دنیا قفسه اگه خونه بی کشه بیا

دستامو بگیر تا سپیده برسه بیا دستامو

بگیر بیا دستامو بگیر

کمک کن تا که برگردم ته این جاده تاریکه

کدوم شکوه کدوم خواهش

به دستای تو نزدیکه

کمک کن سرپناهی نیست

نه رویایی نه آغوشی

دارم گم میکنم کم کم خدا رو تو فراموشی