دانلود پلی لیست مداحی های حاج محمدرضا طاهری

بازم محرمه دلم پر از غمه
دست توسلم به سمت پرچمه
تو روضه میرسه ناله فاطمه
اجازه میگیرم از مادر تو حسین جان

هر دم آید این نغمه به گوش

هل من ناصر ینصرنی

دست از جان بشوی در راه عشق

باید جان و سر هدیه کن

اگر چه عاشق تو در بدی زبان زد بود
ولی همیشه به من خوبی تو بی حد بود
من آن کبوتر هر جایی ام که بر بامت
به شوق دار دلم گرم رفت و آمد بود

یکی آب بیاره آقام بی قراره
لباش تشنه مونده میگه یا حسین
دلم رو سوزونده میگه یا حسین
دام رو سوزونده میگه یا حسین

سر به سجده میذاری ، ناله ی یا رب داری
سمت مسجد کوفه رهسپاری
بی قراری نگاهت طرف آسمونه
ذکرت انا الیه الراجعونه

دلشوره دارم زیاد چی به سر ما میاد

اگه فردا بیاد میشه غم ها شروع

رو لبامه فقط مکن ای صبح طلوع

فردا شب این موقع بساط گریه جوره

کل یوم عاشورا کل ارض کربلا

بر سرش هر که شرر نیست نماند برود

عشق مولاش به سر نیست نماند برود

کربلا معرکه مرد ترین مردان است

یک طرف غرق خون مشک اب بر زمین

یک طرف زاده بوتراب بر زمین

ای همیشه تکیه گاهم دست تو میان راهم

بعد تو چه ها شود با کودکان بی پناهم

ناله فاطمه بی امان می رسد

کربلا از سفر کاروان می رسد

این سفیه النجات است

روی ساحل فرات است

فاصله دارم از تو دلم داره میلرزه

دنیا بدون عمو جونم نمی ارزه

من پسرتم نمیتونم غمت و ببینم

نیزه میزنن نمیتونم یه گوشه بشینم

ای سر بی بدن ازهمه سر تری

یا مرا می کشی یا مرا می بری

ای گلو بریده ی من از سفر رسیده ی من

آمدی وبا تا برگشت نور هر دو دیده ی من

یا قتیل العبراه حسین

یا اسیر الکربات حسین

کشتی امن نجات حسین

جان عالم به فدات حسین

دشت غمدشت عطش دشت بلایی کربلا

سینه سوز و جان گداز و غم فضایی کربلا

خیمه های عاشقان برپا شوند در خاک تو

تو به حج عشق تصویر منایی کربلا

دل غرق ماتم است هنگامه ی غم است

ماه محرم است ماه محرم است

السلام علیک یا اباعبدالله

السلام علیک یا حسین ثارالله

جگرم سوخته صدام شرر داره

یا حسین گفتن من اثر داره

باید این بزدل های شام بدونن

نوه ی ابوتراب جگر داره

برو پسر حسین دست علی به همراته

برو همه میدونن جون حسین تو دستاته

غوغا شده توی خیمه ها دلبرم برو مرحبا اکبرم بگو یا علی

یار بهترینم علی ماه مه جبینم علی

همه جسمیم و تویی جان بابی انت و امی

همه دردیم وتو درمان بابی انت و امی

بابی انت و امی یا ابا عبدالله

بابی انت و امی یا حسین ثارالله

ازدست من کاری دیگه بر نمیاد آقا

سر می برند هیشکی صداش در نمیاد آقا

غربت با من همراهه

اینجا شهر ارواحه

هر دم از خیمه ها میرسد بوی سیب

دختر فاطمه میشود بی شکیب

دل پر از تب حسین است

اخرین شب حسین است