دانلود آهنگ های قدیمی و زیبا از جواد یساری

قربون هرچی مرده

بادوستیکه توزندگی نونو نمک خورده بود

یهو بهم نارو زدو نذاشت برام تارو پود

تو زندگیم رخنه کرد عشقمو از من گرفت

نامردی حدی داره اینکه یه دوستی نبود

تو که میری سفر تنها میشم من

اسیر غصه و غم ها میشم من

تا برگردی تو باز در انتظارم

با عشقت روز و شب رو میشمارم

تو که میری سفر تنها میشم من

تو اون گل نازی اگه یه روز تورو

میداشتمت

با شال ترمه وحریر یواشی بر می داشتمت

با صد سلام و صلوات روی چشام

میذاشتمت

تو گلدون طلای عشق به یادگار میکاشتمت

تو که محراب نگاهت قبله ی راز من اون

دوتا چشم سیاهت زندگی ساز من

میدونم که داغ تو روی دلم نمیمونه اون

خدای مهربون ما رو به هم میرسونه

اگه هفت تا آسمون زیر پای من باشه

باغ زیبای بهشت اگه جای من باشه

اگه هر چی حوریه همه دور من باشن

یا که خوشگلا باهام همه هم سخن باشن

آره گریه می کنم من اینه

کار من همیشه

از تو و یاد تو این دل

لحظه ای جدا نمیشه

نامه هاتو باز می خونم

صدای گرم تو میاد

سکوت خونه هم انگار

صدای پاهاتو می خواد

مثل یک برکه خشکم که چشام حسرت

دیدن بارونو داره

دیگه دستای قشنگت واسه من سوز برفای

زمستونو داره

زن مردش و پرستاری میکرد مهربونی

داشت و غمخواری میکرد

اما مرد پا گذاشت روی محبت زنش شده

بیچاره و هیچکسی نمیشه هم سخنش

دل من ایندل من چقده حوصله داری

زهر چه میکنم من همیشه گله داری

دل من ایندل من چقده حوصله داری

زهر چه میکنم من همیشه گله داری

نگه گرم تو چه مهربونه

مثل تک ستاره های آسمونه

هوس دیدنه چشم قشنگت

تو قلب عاشقم زده جوونه

من یه قاب صدفی تو یه دونه مروارید

بین ما یه کوه غم دلامون پر از امید

من یه قاب صدفی تو یه دونه مروارید

یه زمون کار من اینبود که بدنبالت بیام

سر راهت بشینم بهت بگم تورو میخوام

حالا هرجا بشینی زوذد منو رسوا میکنی

سرت رو انداختی پایین

جواب سر بالا میدی

چقدر به من تو وعده ی

فردا و پس فردا میدی

مگر نمیدونی با ما فاصله ی عجل کمه

چرخ و فلک حسوده و دشمن جون ادمه

نیک ترین بندگان خداوند آنانند که ذکر خدا

کرده و سخن از او میگویند

و منفور ترین بندگان آنانند که تفرقه

انداخته و سخن کذب بر زبان میاورند

دلم میخواد یه شب

بیای قفل لبا رو واکنی

چی میشه که با بوسه ای

ماهم یه بار خطا کنیم

شبیهیکتا پرستم دستتو بذار تو دستم